ما نسل بوسه های خیابانی هستیم نسل خوابیدن با اس ام اس نسل درد و دل با غریبه های مجازی نسل غیرت رو خواهر و روشنفکری با دختر همسایه نسل لایک و پوک از روی قرص نسل کادو های یواشکی نسل خونه خالی و دعوت به شام نسل صف و دعوا نسل هل دادن تو مترو
ما نسل بوسه های خیابانی هستیم نسل خوابیدن با اس ام اس نسل درد و دل با غریبه های مجازی نسل غیرت رو خواهر و روشنفکری با دختر همسایه نسل لایک و پوک از روی قرص نسل کادو های یواشکی نسل خونه خالی و دعوت به شام نسل صف و دعوا نسل هل دادن تو مترو
گاهی حرف هایم را
برای نان ریزه های حیاطمان میزنم؛
شاید...
گنجشک ها هضمشان کنند.
فراموش کردنت کار آسانی است؛
کافی است دراز بکشم
چشمهایم را ببندم
و نفس نکشم.
هنوز فکر میکنی با توست زنی که با خودش حرف میزند و از خواب های بلند پنجره ها مپرد... هنوز شب ها لباس خوابی را بغل میکنی که خالی ست وکابوس های زنی را تکان میدهی که تمام کودکی اش را جویده ست وحالا شبانه مغزش را در کاسه ای بالای سرش می گزارد وشلیته ای میپوشد و میرقصد..... زنی که سوگند میخورد هرگز.... دست های من به چیدن هیچ سیبی نرسیده اند و هیچ درختی سیب نداده است... سوگند میخورد هیچ جنگلی درخت ندارد و هیچ سرزمینی جنگل... وتنها پاهای زنی خوابگرد مرا دنبال تو میکشاند...... گاهی دلش برای تو میسوزد... میبینی؟؟؟ زمین گردتر از ان است که هربار پشت سر میگزاری ام پیش رویت نباشم... وهرگاه درها را بهم میکوبی برایت چای نریزم...
... چه حس غریبی ست وقتی تمام چشم ها به تو خیره می شوند و تو حتی یک نگاه هم نمی توانی نثار آنها کنی. چه حس غریبی ست که تو به همه لبخند می زنی و دیگران فقط به تو خیره می شوند. چه حس غریبی ست که تو با همه مهربانی و همه با تو نا مهربان. و چه حس غریبی ست که تو تنهاترینی...
چه وحشتناک است ! اندیشیدن به خیابانی که در انتهایِ آن ، تو در انتظارِ من ننشسته ای ... دیگر چشم هایم را خسته نمی کنم ، انتظارِ آن که بیایی از پشتِ افق ها ؛ فایده ندارد ... باید سر بر گردانم ! در بی نهایتِ آن طرف ، همه به انتظارِ من نشسته اند ... مقاومت بیهوده است تو نمی آیی ! "فریماه "
درد یعنی من . . .
درد یعنی من بی تو . . .
درد یعنی بغضای خفه شده ........
درد یعنی خاطرات شیرین . . .
درد یعنی هضم نکردن حرفای روز جدایی . . .
درد یعنی وفاداری من . . .
درد یعنی هرزگی تو. . .
درد یعنی سیگار روشن پوک نزده . . .
درد یعنی قفل روی یه آهنگ. . .
کمر درد ، بی عصابی وبدعنقی که درد نیست
درد یعنی تنهایی . . .
می کشم، دود می گریزد، دود بیرون می آید، دود از سرم بیرون می آید. سرم می گذارد که دود بگریزد. می گذارم که دود از فرازِ سرم بگریزد، گرمای تنم دود می شود، دود برفرازِ سرم به آسمان می رود. سیگار می کشم. دود می کنم در هوا. سرم سوراخ است، دودی که به هوا بلند می شود از سرم خارج می شود، نمی توانم بازش گردانم، رهایش می کنم، می گذارم بگریزد، بگریز و به آسمان برو، می گذارم که اینطور شود، تمام قدرت من در این است، این گرمای من است، زنده بودنم، دود به آسمان می رود، دست از کشیدن برنمی دارم، مثل یک ....
بعضی ها گریه نمی کنند
اما از چشم هایشان معلوم است
که اشکی به بزرگی یک سکوت
گـــــوشه ی چشمشان به کمیـــــن نشسته........
تو را مثل قانون..
کسی رعایت نمیکند!
چرا غمگینی دلم؟! تو را برای شکستن سرشته اند..!!!
گفته بودی :
یا تو یا هیچکس!!!!
ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که این روزها هیچکس هم برای خودش کسیست
…کسی حتی مهم تر از من ........
خداوندا
خسته ام از فصل سرد گناه و دلتنگ روزهای پاکم
بارانی بفرست
چتر گناه را دور انداخته ام
نگاهم را همراه بالهای کبوتری می کنم
که آرام به سمت گنبد طلایی تو اوج می گیرد...
دلم همراه او اوج می گیرد و روحم آرام...
امام مهربانی ها!
آرامش را همچون دانه های برف
آرام و بیصدا
به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند
بباران
از گنه دم به دمم آتش طوفنده شدم
هم شدم از تؤبه خجل، هم ز تو شرمنده شدم
صاحب من! خالق من! داور من! یاور من!
حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم
آی غریبه
روی برگردان از من
خیره نشو بر چشمانم
بیگانه ای دیگر
عاشقانه ای نمی نوازد قلبم
هر آنچه احساس بوده
دفن کرده ام زیر خروارها درد
بـــــ*اران
دوســــــت دارم با يكـــي بشـــينم صحــــــبت كـــنم بـــعـــدش نـــگـــم : كـــاش بـــهـــش نمـــيگفتـــم.
.
تنهایی را باید با خط بریل نوشت
شنیدنش کافی نیست باید لمسش کرد!...♥